مجموعههای عمومی
سرهنگ گفت: «راه ميافتم.» نوذر گفت: «هنوز نفسمان جا نيامده قربان» سرهنگ نگاهش كرد و گفت: «نبايد عرقت..
منابع: ایده بوک، نشر امیرکبیر ویرایش و نشر: کتابرسان ایده..
مجموعه مناطق جنگي ايران آنچه در مجموعة «مناطق جنگي ايران» ارائه شده است، مرور اجمالي و روايتگونه و ..
منابع: ایده بوک، نشر امیرکبیر ویرایش و نشر: کتابرسان ایده..
... خمپارهتمام شكمش را درانده بود و وسط پيراهن و زير بغلهايش پرخون بود. دلدل كه ميزد از لابهلاي..
كتاب حاضر نمايانگر يك سال از زندگي فالاچي است. او اين كتاب را در پاسخ خواهر كوچكش كه پرسيده بود: «زن..
مه نشسته بود. ميان نخلها، دمدمههاي صبح بود كه تو ميخواستي بيايي دست زني را كه من بودهام بگيري. ا..
رئاليسم يا واقعگرايي بر اساس يك قرارداد ادبي، واژهايست براي دستهاي از نمايشنامهها. و جز اين، هوش..